فردا شب کریسمس در خانه وینسنت و بئاتریس باراند است. وینسنت خوشحال است؛ کریسمس روز مورد علاقه اوست. اما متاسفانه، در آخرین لحظه کل خانواده برنامه را لغو می‌کنند. نتیجه: نه فرزندان و نه نوه‌ها... در حالی که بئاتریس از این شب صمیمی خوشحال است، وینسنت ناراحت شده و نمی‌تواند کریسمسی فقط با او را تصور کند. بنابراین تصمیم می‌گیرد به یک خانه سالمندان برود و یکی از ساکنین تنها را دعوت کند تا همراهشان شب کریسمس را جشن بگیرد و ...

داستان فیلم درباره دو دوست از دوران کودکی است، آنها به دنبال یک سوء تفاهم بزرگ از یکدیگر جدا می شوند. اکنون که یکی از آنها تنها چند ماه برای زندگی فرصت دارد هر دو متقاعد شده اند که گذشته را فراموش کنند تا زمان از دست رفته را جبران کنند و ....

این فیلم یک دست قطع شده را دنبال میکند که از یک آزمایشگاه کالبد شکافی در پاریس فرار میکند و تنها هدف او پیدا کردن و رسیدن به بدن خود است که از آن جدا شده است. او کم کم به یاد می آورد که به یک پسر پیتزا فروش به نام نوفل وصل بوده است و...